شناخت مغز و حافظه
انسان شگفت انگیز
مغز انسان بسیار پیچیده ، قدرتمند ، انعطاف پذیر و شگفتانگیز است و سیستمی است که هیچگاه از کار نمی افتد و مدام در حال رشد و تکامل است.
در مورد مغز ميدانيد؟
آیا می دانید در مغز هر انسان تقریباً یک میلیون میلیون (10 به توان 12) سلول مغزی وجود دارد که نورون نامیده می شود؟!
هر یک از سلولهای مغزی میتواند ۱۰ به توان ۲۸ اتصال را با سایر سلولهای مغزی داشته باشد و در آن واحد و در لحظه با ۱۰ هزار سلول مغزی دیگر ارتباط برقرار کند!
اگر بخواهیم مجموع کل اندیشه هایی را که از ارتباط کامل تمام سلول های مغزی که با یکدیگر حاصل میشود بشماریم یک عدد نجومی حاصل میشود؛ یک عدد یک به اضافه ده و نیم میلیون کیلومتر صفر جلوی آن!!!
اما این اعداد و ارقام چه معنایی می توانند داشته باشند؟!
این داده ها نشان می دهند که مغز انسان بسیار بسیار پیچیده تر و انعطاف پذیر تر از آن است که تصور می شود.
ظرفیت حافظه انسان از تمام ابرکامپیوتر هایی که تاکنون طراحی شدهاند بیشتر است و در واقع حافظه تنها بخشی از سیستم پیچیده و فوق العاده کارآمد مغز محسوب می شود.
هر یک از سلول های مغزی دارای دهها و صدها و یا هزاران شاخک در اطراف خود هستند که دندریت نامیده میشوند.
دندریت ها امکان اتصال سلول های مغزی به یکدیگر را فراهم می سازند تا اطلاعات و دادهها از طریق مغز و نخاع به تمام قسمت های بدن ارسال شوند.
سرعت انتقال پیام های مربوط به اندیشه ،احساس، هیجان ،طعم ، فرمان یا خاطره از سرعت گلوله تفنگ نیز بیشتر است.
اطلاعات از یک نقطه مرکزی پخش می شوند و یک سری علائم اطلاعاتی ارسال میکنند که سریعاً باعث ایجاد پیوند بین سلولهای مغزی میشود و یک گذرگاه یا مسیر اطلاعاتی درست می کنند و با تکرار آن حس هیجان یا فرمان این پیوندها و گذرگاههای اطلاعاتی قوی تر و محکم تر می شوند
هر اندیشهای که به ذهن شما خطور می کند یا هر حسی که به شما دست می دهد به تقویت یا اصلاح ساختار پیوندهای قبلی منجر میشود و چیزی را به وجود میآورد که ما به آن حافظه میگویم هر کامپیوتری دارای حافظه محدودی است و این حافظه بالاخره پر میشود اما نکته جالب اینجاست که مغز انسان دارای حافظه نامحدود ای است و هیچ وقت پر نمیشود بنابراین هر قدر مطالب بیشتری یاد بگیرید یادگیری مطالب جدید آسان تر می شود
از تمام پتانسیل خود بهره بگیرید
از لحظه ای که مغز شما شروع به شکل گیری می کند در تمام طول دوران زندگی شما در حال یادگیری بودید در هر ثانیه از روز در حال دریافت اطلاعات داده ها و مقایسه آن با دانستههای خود هستید تا اطلاعات جدیدی کسب کنید و دانش بشر درباره نحوه عملکرد و سازگار مغز هنوز در آغاز راه است.
انسان فقط ۵۰۰ سال است که میتواند مغز کجاست، تا قبل از آن تصور بر این بود که انسان با استفاده از شکم و قلب خود فکر و احساس میکند زیرا حواس فیزیکی بیشتر از این طریق درک می شوند.
فقط چندین سال است که انسان واقعاً به ماهیت مغز و نحوه عملکرد آن پی برده است.
درک ضعیف و سطحی ما از نحوه عملکرد مغز منجر به این شده است که حداقل استفاده را از پتانسیل عظیم مغز و حافظه داشته باشیم در واقع ما امروز تنها کمتر از یک درصد از توانایی را استفاده میکنیم که واقعاً وجود دارد.
بسیار بعید است که در طول دوران تحصیل در مدرسه چیزی در مورد نحوه عملکرد مغز و حافظه به ما یاد داده باشند یا در مورد تکنیک های بهره گیری از حافظه، ماهیت دقت و تمرکز و نحوه تفکر، انگیزه ،خلاقیت و مسائلی از این دست صحبتی شده باشد
دو نيمكره مغز انسان
فرآیند دریافت داده ها توسط مغز و ذخیره سازی آنها در حافظه توسط راه های مختلفی صورت میگیرد و سپس این داده ها در دو نیمکره راست و نیمکره چپ پردازش می شوند.
نیمکره راست مغز که مربوط به ریتم ، تصور ، تصویر پردازی، رنگ، احساس و موسقی است.
نیمکره چپ مربوط به منطق، کلمات ،فهرست، توالی ،اعداد ،خطوط و تحلیل کردن است.
باور غلطی وجود داشته است که تصور میشد نیمکره چپ و نیمکره راست مغز به صورت جداگانه عمل می کنند اما نه تنها این دو نیمکره جداگانه عمل نمی کنند بلکه برای داشتن حداکثر کارایی با یکدیگر در تعامل هستند.
بنابراین هر چقدر که بتوان به صورت همزمان از هر دو نیمکره بیشتر استفاده کرد و آنها را تحریک کرد همکاری بیشتر در آنها به موارد زیر منجر میشود:
تفکر بهتر
به خاطر سپاری بیشتر
یادآوری آسانتر
به یادگیری مغز کمک کنید
حافظه انسان تقریباً شبیه یک قفسه کتابخانه بسیار بزرگ است که پرونده های هر بخشی از زندگی انسان در آن قرار دارد.
تنها راهی که می توان سریع و آسان به اطلاعات و پرونده های این قفسه دسترسی پیدا کرد این است که آنها را به صورت دقیق مرتب کنید. در این صورت اطلاعاتی که به دنبال آن هستیم هر چقدر هم گنگ و نامفهوم باشند چون می دانیم در کدام طبقه قفسه حافظه قرار گرفته است راحت تر آن را میتوان یافت.
برای اینکه بتوانیم اطلاعات را در ذهن خود طبقه بندی و ذخیره کنیم لازم است کمی با نحوه عملکرد مغز و ساز و کار حافظه در حین فرایند یادگیری آشنا شویم.
تحقیقات نشان داده است که برای مغز انسان اولین و آخرین برداشتها اهمیت بیشتری دارد .این مطلب یعنی اینکه ما هم موارد مسائلی را بهتر به خاطر می سپاریم که در دو مرحله زیر اتفاق میافتد:
-در ابتدا تاثیر ابتدایی
-در انتها تاثیر انتهایی
-به علاوه مطالبی را راحت تر به ذهن بسپاریم که مرتبط با داده هایی باشند که قبلا در حافظه ذخیره شده اند
-به نوعی متمایز یا منحصر به فرد باشند به نحوی که نیازمند تصور و تجسم باشد
مغز انسان بیشتر به مواردی توجه میکند و آنها را به ذهن می سپارد که جذابیت و حساسیت بیشتری را ایجاد کند مانند :
حواس، مزه، منظره ،علائق خاص و….
مغز انسان تمایل زیادی به ایجاد الگوها و نقشه ها دارد و به نوعی میخواهند بین اطلاعات یک توالی ایجاد کند و با نتیجه گیری از آن اطلاعات آنها را تکمیل نماید
برای مثال زمانی که شما در حال گوش کردن به موسیقی آشنا از رادیو هستید و ناگهان صدا قطع میشود در این موقع احتمالاً شما ادامه موسیقی را تا آخر پیش خودتان زمزمه می کنید یا اگر یک سری پاراگراف پشت سر هم از شماره ۱ تا ۶ شماره گذاری شده باشند و شماره 3 جا افتاده باشد می گردید تا ببینید شماره ۳ کجاست!
مغز انسان برای بخاطر سپاری داده ها ،اعداد ، فرمول ها و دیگر اطلاعات مهمی که باید سریعاً به خاطر سپرده شوند نیازمند کمک است ابزاری که میتواند در این زمینه کمک رسان باشد یک یادآور است.
یادآور یک ابزار کمکی برای حافظه است که کمک میکند چیزی را به خاطر بیاورید. این یادآور می تواند یک کلمه، تصویر، الگو، وسیله یا چیز دیگری باشد که به نوعی کمک می کند تا عبارت نام یا هر نوع اطلاعاتی را که مد نظرتان است بهتر به خاطر بیاورید.
تکنیک های یادآوری
تقریباً همه ما از تکنیک های یادآوری در طول دوران تحصیل خود استفاده کرده ایم هرچند آن موقع شاید با آن آشنایی نداشتیم.
برای مثال دانش آموزان حروف اول کلمات یک جمله یا عبارت را با هم ترکیب می کنند تا لغت به دست آمده یادآور آن جمله باشد.
این تکنیک که تکنیک سرواژه نامیده می شود کاربرد زیادی در مختصر نویسی عبارات طولانی به خصوص اسامی دارد
برای مثال واژه fbi مخفف فدراسیون بیکاران ایران است.
در واقع یادآورها ابزاری هستند که ذهن را وادار به تصور و حدس زدن میکنند که این لغت ،تصویر ،رنگ به چه چیزی می تواند مربوط باشد.
مغز وادار ميشود نوعی ارتباط میان یادآور و مطلب اصلی ایجاد کنند و به این ترتیب می توان به راحتی آن را به یاد آورد.
دیدگاهتان را بنویسید