کتاب تله شادمانی
مختصر درباره کتاب تله شادمانی
نوشتهی زیر خلاصهای از سوالاتی است که راس هریس در کتاب تلهشادمانی به توضیح دربارهی تله شادمانی و معنای شادمانی پرداخته است. یعنی اگر بخواهم توضیحی مختصر درباره کتاب تلهشادمانی بنویسم، ابتدا باید مشخص کنم که معنای تله شادمانی چیست؟
چه چیزی باعث میشود که مسئله و موضوعِ تله شادمانی به وجود آید؟
برای درک موضوع شادمانی و فهم بهتر تله شادمانی، کافیست کمی عمیقتر شوم. با یک فرض شروع میکنم:
لحظهای را تصور کنید که کم و بیش در یابید تمام باورهایتان در باره ی یافتن خوشبختی ،شادمانی، و معنای زندگی اشتباه و نادرست است. روزی که بفهمید باورهایی که دربارهی خوشبختی و شادمانی داشتهاید و در تلاش برای رسیدن به آن بودهاید ، چقدر به بدبخت شدن شما منجر شدهاست(تله شادمانی).
تصور کنید روزی دریابید تلاش های شما به منظور یافتن خوشبختی و شادمانی و یافتن معنای زندگی، در حقیقت به سدی برای رسیدن به آن تبدیل شده است. و چه می شود اگر تمامی کسانی که می شناسید ، از جمله تمامی روانشناسان، روانپزشکان و انجمنهای خودیاری که ادعا می کنند پاسخ تمامی سوالات شما را می دانند نیز در جایگاهی مشابه شما قرار داشته باشند ؟
نمونهای از تله شادمانی
سوالاتی که در کتاب تله شادمانی مطرح میشود، سوالاتی است که اگر آنها را به دقت بخوانید و کمی فکر کنید ، قطعاً برای مدت مدیدی ممکن است شما را درگیر خود کند. نمونه افرادی جامعه امروزی که درگیر تله شادمانی هستند، تعدادشان کم نیست. کسانی که این روزها میبینم در درون ماشینهای چند صد میلیونی و میلیاردی نشستهاند و چهره هایی عبوس دارند و از زمین و زمان گله می کنند. همان ماشینهایی که یک جوان آرزوی آن را دارد یک روز در پشت فرمان آنها بنشیند و آن ماشین حکایت یک رویا را برای یک جوان دارد. خواه دست یافتنی و خواه دست نیافتنی.
اما این افراد صاحب ماشین خودشان نمیدانند که درگیر تله شادمانی هستند. چگونه میتوان به این نکته(تله شادمانی) پی برد؟
کافیست پای درد و دل رانندهِ آن ماشین چند صد میلیونی بنشینیم. من موردهای زیادی را دیدهام و از نزدیک با آنها گفتوگو داشتهام. تِمِ اصلی صحبتهایشان “زندگی به جایِ کسی دیگر” است. آرزو میکند که ای کاش یک پیکان وانت داشت و میتوانست زن و بچهاش را پشت وانت سوار کند و با خیال راحت یک مسافرت برود یا حتی خندهدار است که از زبان آن فرد میشنویم که ای کاش وقتی شام می خوریم ، همه اعضای خانواده سر سفره باشند.(البته این سخن بیشتر برای افرادی که در کلانشهرها-مانند تهران- زندگی میکنند، مصداق واقعی دارد. در شهرستانها کمتر این مورد مشاهده میشود.)
از نقطه نظر خودمان(نگاه بیرونی) ممکن است فکر کنیم که صاحب آن ماشین چند صد میلیونی ، صاحب فلان خانه میلیاردی ، صاحب فلان صنعت ، و…. ، هیچ مشکلی ندارد و اگر من جای آن فرد بودم ، شاد و خوشحال بودم و برایم نهایت خوشبختی بود اگر، یکی از آن ماشین ها یا آن خانه یا فلان صنعت میلیاردی را داشتم.
اما سوال اینجاست که چرا آن فرد خوشحال نیست؟
چرا آن فرد دچار تله شامانی است؟
اگر من جای آن فرد بودم و غرق در پول بودم اما، خوشحال نبودم ، چه می کردم؟
اصلاً مگر ممکن است که آدمی غرق در پول باشد و دغدغه مالی نداشته باشد و همزمان خوشحال هم نباشد؟
راس هریس، در کتاب تله شادمانی به این گونه سوالات پاسخ میدهد و راهکارهایی را ارائه میدهد که کمتر دچار تله شامانی شویم و اگر گرفتار تله شادمانی شدیم، چگونه بتوانیم از تله شادمانی خارج شده و معنای واقعی شادمانی را درک کنیم.
معنای شادمانی چیست
در همان ابتدای کتاب تله شادمانی، راس هریس، به تعریف تله شادمانی و معنای شادمانی پرداخته است. راس هریس ابتدا در مورد شادمانی این نکته را بیان میکند:
“شادمانی طنزی بزرگ به همراه دارد. این کلمه «شانس» یا بخت و اقبال را در ذهن تداعی می کند و بدین معناست که در نگاه مثبت، فرد قدر دان ظهور این موقعیت و حس تازه و حیرتآور آن است. طنز ماجرا این است که مردم نه تنها آن را جستجو میکنند ، بلکه تلاش میکنند پس از بهدست آوردن شادمانی، حفظش کنند و از تمامی احساسات ناخوشایند اجتناب کنند. متاسفانه همین تلاش کنترلگرایانه میتواند به زندگی بسته، خشک، ثابت و سهمگینی منتهی شود.”
خب تا اینجا شد جواب پرسشی که درباره آن راننده مطرح کردم. حالا بیاید کمی آن را عمیق تر بررسی کنیم.
تعریف اول شادمانی
در این کتاب ، راس هریس برای مشخص کردن معنای شادمانی ، ابتدا با این سوال شروع می کند که ” شادمانی دقیقاً به چه معناست؟ “
در جواب به این پرسش ، بیان می دارد که کلمه شادمانی دو معنای کاملاً متفاوت دارد. معمولاً این کلمه به یک احساس اشاره دارد : حس لذت بردن ، خوشحالی یا کامروا بودن. همگی ما از احساسات شاد خود لذت می بریم ، به همین دلیل در پی این احساس هستیم.
البته حس خشنودی نیز مانند دیگر احساسات ما ، دوام چندانی ندارد. مهم نیست چقدر سعی کرده باشیم آن را حفظ کنیم ، زیرا در هر لحظه امکان دارد از بین برود.اگر فقط در پی تجربه ی این احساس باشیم ، اساساً زندگی راضی کننده -ای نخواهیم داشت. در حقیقت هر چه بیش تر در پی احساسات خوشایند باشیم ، بیش تر و بیش تر از اضطراب و افسردگی رنج خواهیم برد.
افسردگی و اضطراب
افسردگی و اضطرابی که رولو مِی ، در کتابِ انسان در جستجوی خویشتن ، بیان می کند: “بزرگترین مشکل انسان امروزی ، تهی بودن است که حاصل اضطراب و افسردگی میباشد”.
در سال های 1930 علت اساسی نارحتی های عمومی تغییر جهت داد و چنان که کارن هورنای بیان کرده بود به دشمنی بین افراد و گروهها و رقابت آنان برای پیش افتادن از یکدیگر مربوط میشد. اکنون ریشه اصلی مشکلات روانی ما در دهههای میانی سده بیستم چه می تواند باشد؟
انسان تهی
تجربه های حرفه ای من و همکاران روانشناس و روانپزشک من- رولو مِی -گواه این هستند که اساسی ترین مشکل مردم در نیمه سده بیستم تهی بودن آنان است. این حرف البته ممکن است تعجب آور به نظر برسد. تعمق در شکایت های مردم از نداشتن استقلال فکر و ناتوانی شان به تصمیم گیری در حل مسائل و گرفتاری هایِ خود نشان می دهد که مشکل اصلی و زیربنایی آنان نداشتن یک میل یا نیاز مشخص و معین است. در توفان های بزرگ و کوچک زندگی خود را بی قدرت و چون کشتی بی لنگر دستخوش موج و توفان احساس می کنند ، خویشتن را تهی و فاقد تکیه گاه درونی می بینند. “
تعریف دوم شادمانی
اما بپردازیم به تعریف دوم شادمانی از نگاه راس هریس. این که معنای دیگر شادمانی ، « زندگی غنی ، پربار و بامعنا» است. زمانی که بر اساس آنچه در اعماق قلبمان برایش اهمیت قائلیم عمل می کنیم ، زمانی که به سمت مسیری حرکت می کنیم که به نظرمان ارزشمند است ، زمانی که به وضوح آنچه را دز زندگی خواهانش هستیم ، مشخص می کنیم و طبق آن عمل می کنیم ، زندگی ما غنی ، پربار و پرمعنا می شود و حس قدرتمندی از نشاط و سرزندگی را تجربه می کنیم. البته دیگر این احساسات مانند تعریف اول شادمانی، زودگذر نیستند ، بلکه حسی عمیق از خوب زندگی کردن را بهوجود خواهند آورد. اما همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که، اگر چه این نوع زندگی احساسات لذت بخش بسیاری به ما می دهد ، احساسات ناراحت کنندهای مانند، غم و اندوه، ترس و خشم را نیز به همراه دارد. این همان چیزی است که باید انتظارش را داشته باشیم. اگر قرار است زندگی پرباری داشته باشیم، پس طیف کاملی از عواطف انسانی را تجربه خواهیم کرد.
در حین مطالعهی کتاب تله شامانی متوجه می شوید که بیشترِ متنِ کتابِ تله شادمانی به بررسی معنای دوم شادمانی می پردازد و راههای مدیریت غم و اندوه و سایر دردسرهای زندگی را نیز بررسی میکند.
در مورد مدیریت احساس غم و اندوه و به دست گرفتن فرمان مسیر زندگی در دستان خودمان ، راس هریس در همان ابتدای کتاب می نویسد :
” واقعیت این است که در مسیر زندگی ، رنج و درد را نیز تجربه می کنیم. هیچ راهی برای خلاص شدن از شرشان وجود ندارد. همگی ما انسان ها ، با این حقیقت مواجه می شویم : دیر یا زود ضعیف و بیمار می شویم و روزی خواهیم مرد. دیر یا زود به واسطه ی طرد شدن ، جدایی یا مرگ ، اقوام عزیز خود را از دست می دهیم. دیر یا زود با انتقاد ، ناامیدی و شکست مواجه خواهیم شد. این بدان معناست که در هر صورت قرار است همگی ما افکار و احساسات دردناک را تجربه کنیم.
خبر خوب این است که اگر نمی توانیم از چنین دردهایی اجتناب کنیم، می توانیم شیوه ی مدیریت هرچه بهتر آنها را یاد بگیریم ؛ این که فضایی برای آنها در وجودمان ایجاد کنیم چون قرار است روزی مهمان ما شوند، نه این که اجازه بدهیم به محض آمدن کنترل زندگیمان را در دست بگیرند و در نهایت زندگی ای خلق کنیم که ارزش زندگی کردن داشته باشد. این کتاب شیوه انجام این کار را به شما نشان خواهد داد.”
تعریف شادمانی در حوزه رویکرد پذیرش و تعهد
شادمانی فقط داشتن احساس خوب نیست، اگر چنین بود ، افرادی که دچار اعتیاد به مواد مخدر شده اند، خوشحال ترین انسان های روی کره ی زمین بودند. در واقع احساس خوب، از ادراک ناخوشایندی های زندگی پدید می آید. افراد مبتلا به اعتیاد تلاش می کنند همیشه در حالت نشئگی و مطلوب خود باقی بمانند تا احساس خوب را تجربه کنند، اما باید بدانیم شادمانی فقط وقتی به دست می آید که ناخوشایندی و ناملایمات زندگی را به آرامی در آغوش بگیریم. و این مسئله فقط به افراد مبتلا به اعتیاد مربوط نیست. بیش تر ما به اسم ساختن نتایج هیجانی احساسی مطلوب که به آن شادمانی می گوییم ، خود را درگیر رفتارهایی می کنیم که نه تنها شادمانی را به وجود نمی آورند ، بلکه نتیجه معکوسی در بر دارد. اگر به دنبال شادمانی هستیم ، باید عاقلانه در جستجوی آن باشیم.
راس هریس کتاب تله شادمانی را بر پایه ی رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نوشته است. در کتاب کلمه ACT را زیاد می بینیم که مخفف Acceptance and Commitment Therapy است. خوب بگذارید کمی از ACT برایتان بگویم.
ACT را Steven Hayes در ایالات متحده آمریکا ابداع کرد و بعدها دیگر روانشناسان ار جمله Kelly Wilson و Kirk Strosahl آن را گسترش دادند. هدف ACT ، کمک به شما برای برخورداری از یک زندگی غنی ، پربار و معنادار است. ضمن اینکه بتوانید رنج و دردی را که به طور اجتناب ناپذیر سر راهتان قرار می گیرد به طور موثری مدیریت کنید.
درباره کتاب تله شادمانی
کتاب تله شادمانی را دکتر علی صاحبی و مهدی اسکندری ترجمه کرده اند و نشر سایه سخن نیز آن را منتشر کرده است. مانند همه ترجمه های دکتر صاحبی ، این ترجمه هم روان و خواندنی و بسیار قابل فهم است. در عنوان کتاب عبارت ” دست از تقلا کردن بردار و زندگی کن “ در ابتدا آمده است و سپس عبارت اصلی ” تله شادمانی” برجسته شده است.
وقتی که کتاب تله شادمانی را می خوانید متوجه می شوید که هدف اصلی و نهایی کتاب ، همان عنوان ابتدایی یعنی عبارت ” دست از تقلا کردن بردار و زندگی کن “ است. البته کتاب تله شادمانی ابتدا به تعریف شادمانی می پردازد و سپس در ادامه تلههای شادمانی را مشخص می کند.
درباره راس هریس
اما کمی هم در مورد نویسندهی کتاب تله شادمانی دلم می خواهد برای شما بنویسم. دکتر راس هریس ، نویسندهی کتاب خودیاری تله شادمانی، یکی از چهره های مطرح در زمینه آموزش رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد است. راس هریس پس از پایان دوره ی طبابت، به رویداد های روانشناختی، سلامت و تندرستی علاقهمند شد که سرانجام این مسیر تغییر بزرگی را در زندگی حرفهایاش به وجود آورد و او را به یک پزشک درمانگر و مربی تبدیل کرد.
از سال 2005 ، راس هریس بیش از 500 کارگاه ACT را برای بیش از 25 هزار نفر از متخصصان برگزار کرده است. بیش از 8 کتاب در زمینه ACT نگاشته است که از میان آنها کتاب تله شادمانی به بیش از 30 زبان ترجمه شده است و پرتیراژ ترین کتاب دنیا در زمینه ACT به شمار می رود.
می توان گفت که کتاب فقط در مورد مسئله شادمانی در زندگی نیست و می توان آن را به کار و تخصص و پیدا کردن شریک زندگی هم بسط و گسترش داد.
می توانیم پاسخ این دسته سوالات زیر را نیز در این کتاب بیابیم. سوالاتی نظیر این که ،
چگونه می توانم شغلی را متناسب با توانایی هایم پیدا کنم که در آن شاد باشم و نیاز نداشته باشم که به طور مداوم شغلم را تغییردهم؟ ( البته پاسخ به این سوال با وجود شرایط امروزی در ایران می تواند کمی مشکل باشد.)
چگونه می توانم شریکی را برای زندگی ام پیدا کنم که از عشق خسته نشود و بتوانیم سال های سال با خوشی و شادمانی در کنار هم زندگی کنیم ؟
چطور باید پول دربیاورم که بعدش بتوانم با استفاده از آن خوشحال باشم حتی اگر کم باشد یا این که چگونه می توانم با استفاده از چیزی که دوست دارم پول دربیاروم.
و خیلی سوالات درونی دیگر که ابعاد کلی و اصلی زندگی ما را می سازد.
نکته پایانی
البته باید این نکته را متذکر شوم که : رویکرد های این کتاب را تا زمانی که عملی نکرده اید و آن ها را تجربه نکرده اید ، به هیچ درد شما نخواهد خورد. همانطوری که نوشتم این کتاب برپایه پذیرش و تعهد است. البته تعهد به انجام عملی که ما را در نهایت به رضایت می رساند که هدف نهاییِ تعریف دوم از شادمانی می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید