کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست
شاید قدرت و تاثیر کتابهای موفقیت در حال حاضر نسبت به سال های قبل کاهش پیدا کرده باشد اما نه زمانیکه موسس یکی از 50 شرکت بزرگ دنیا و دومین شرکت بزرگ کره جنوبی کتاب را نوشته باشد و از راههای موفقیت خود صحبت کرده باشد. كيم وو چونگ مدیر و موسس «کمپانی دوو» خطاب به جوانان سراسر دنیا کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست را منتشر کرده است که یکی از موفقترین کتابهای موفقیت در جهان لقب گرفته است.
کيم ووچونگ؛ از صعود تا سقوط
کیم در سال 1936 در شهر تاگو کره جنوبی به دنیا آمد. در آن زمان کره تحت اشغال ژاپن بود و کیم به فروش روزنامه میپرداخت. پس از آنکه اشغال ژاپن خاتمه یافت جنگ بین دو کره آغاز شد و اندک صنایعی که در کره برای ادامه زندگی باقی مانده بود نیز طی این جنگ ویران شد. کیم پس از دوران دبیرستان زمانی که شرایط مالی بسیار بدی داشت برای تحصیل در رشته اقتصاد وارد دانشگاه شد.
اتمام تحصیلات کیم با کودتای ژنرال «پارک چونگ هی» و دوران خفقان کره همزمان شد. اما در این دوران بود که زمینههای پیشرفت کره و رشد اقتصادی آن شکل گرفت. کیم پس از اینکه چند سال در کمپانی یکی از اقوامشان کار کرد با دریافت وام، شرکت نساجی خود را با نام «دوو» به معنی «جهان بزرگ» تاسیس کرد. رییس جمهور وقت کره سیاست رشد کارخانههای کرهای را در دستور کار خود قرار داده بود و از آنجایی که کیم معلم او بود، اعتبار و کمکی زیادی به کیم در راستای پیشرفت «دوو» و توسعه روز افزون آن رساند.
موفقیت و پیشرفت دوو باعث شد تا رییس جمهور کره از او درخواست کند تا یک شرکت اتومبیل سازی ورشکسته را که شرکتهای بزرگی مثل «سامسونگ» و «هیوندای» بازسازی آنرا غیرممکن میدانستند، احیا کند. شرکت اتومبیلسازی پس از 37 سال ضرر به سود دهی رسید و تنها دو سال بعد شرکت «دوو» علاوه بر نساجی حوزه کسب و کارش را به تولید کشتی و همچنین لوازم خانگی گسترش داد. کیم در دوران مدیریتش بسیاری از کارخانهها و شرکتهای ورشکسته را احیا کرد و بسیاری را در مقیاس جهانی گسترش داد.
یکی از جذابیتهای کیم رعایت اخلاقیات در تجارت خود بود، به عنوان مثال زمانیکه شرکت اندونزیایی «دی» در خطر ورشکستگی قرار گرفت او قبول کرد که واردات خود را کاهش دهد و همچنین شخصا وامی را به آنها پرداخت کرد تا از ورشکستگیشان جلوگیری کند. او در کار خود همواره به دنبال ایدههای جدید نیز بود؛ یکی از این ایدههای بکر تاسیس «کارخانه لاستیک ماشین» در سودان به عنوان اولین کمپانی کرهای در سطح بینالملل بود. از آنجایی که شرکت دوو هیچگونه سابقهای در لاستیکسازی نداشت بسیاری نگران سرمایه شرکت و خطر از دست رفتن آن بودند، اما ظرف مدت کوتاهی این کمپانی به سوددهی بسیار بالایی رسید به طوریکه محصولات آن از چند ماه قبل پیشفروش میشدند. در نهایت هم دولت سودان به دلیل موفقیتهای کمپانی به کیم نشان افتخار تقدیم کرد. علاوهبر این، کیم در دوران «جنگ ایران و عراق» در حالیکه ایران توسط بسیاری از کشورها تحریم شده بود تصمیم به تعمیر خطوط ریلی ایران گرفت. در سال 1970 و پس از سفر کیم به آمریکا، چهل درصد واردات آمریکا به شرکت دوو تعلق داشت. ساختمان سازی در لیبی، فعالیت دوو در صنایع سنگین، خرید پالایشگاه نفتی «آنتی وِرپ» بلژیک در زمان ورشکستگی، تامین اجناس فروشگاههای پوشاک «سیرز» آمریکا و بازسازی کارخانههای نساجی ویتنام از دیگر اقدامات کیم وو چونگ است.
پادشاه سوئد در سال 1984 یک جایزه تجاری بین المللی را به کیم تقدیم کرد. علاوهبر این مجله «اکونومیست» او را محترمترین مرد کسب و کار در کره در سال 1988 انتخاب کرد. دولتهای پاکستان و سودان هم به دلیل کمکهای بزرگی که کیم به آنها کرده است از او تقدیر به عمل آوردند. در سال 1989 «یونسکو» در سئول لقب مرد سال را به او داد.
اما روزهای خوشی و موفقیت کیم برای همیشه پایدار نماند. با رکود اقتصادی آسیا در اواخر دهه 90 میلادی شرکت دوو نیز از آن مصون نماند و به ورشکستگی دچار شد. در عرض کمتر از دو سال شرکت دوو به عنوان هجدهمین کمپانی بزرگ دنیا ورشکست شد. کیم به صورت غیرقانونی از کره فرار کرد و به اروپا رفت. او در نهایت بعد از 5 سال به کشور خود بازگشت و روانه زندان شد. اما به دلیل خدماتی که به کشورش کرده بود بعد از یک سال از زندان آزاد شد.
سنگ فرش هر خیابان از طلاست؛ هرگز نگو هرگز
زمانیکه شرکت دوو در اوج خود قرار داشت کیم کتاب را به منظور انگیزه دادن به تمام جوانان جهان برای رسیدن به اهداف و آرزوهایشان نوشت. از آنجایی که کتاب طی سالهای مختلف توسط آقای کیم نوشته شده و مجموعه مقالاتی است که در سالهای مختلف او یادداشت کرده کتاب به دو قسمت تقسیم شده است، قسمتی از آن شامل مقالات انگیزشی و قسمت دیگر آن شامل توصیههای مدیریتی برای مدیران جوان است. کتاب دارای 4 فصل رویاپردازی، مدیریت، رشد و رهبری است که از 52 بخش تشکیل شده است. در انتها نیز کلامی خطاب به جوانان جهان آورده شده است.
کتاب، راهکارهای جدیدی برای تصمیمگیریهای بزرگ، تامین وامهای کلان، چگونگی اتمام جلسات کاری طولانی و استخدام دستیاران بزرگ را آموزش میدهد. پس از خواندن این کتاب میفهمیم که باید از فشردن دست والدین هنگام تهیه صبحانه پیش از طلوع آفتاب برای فرزندانشان، عرق پیشانی کشاورزان و لباس روغنی کارگران چیزهای زیادی یاد بگیریم و به همان اندازه که قدرتمندتر هستیم باید متواضعتر باشیم. کیم به همه نشان داد زمانیکه قدرت اقتصادی از غرب به شرق منتقل شود به سود تمام مردم است. کیم ایده تبدیل شرق آسیا را به مرکز تجارت جهانی طراحی و اجرا نمود. در انتها نیز او این نکته را یادآور شد در صورتی که هرکسی به سختی کار کند و سرمایه خود را به منظور بهبود جامعه خود استفاده کند آنگاه تمام کشور از آن سود خواهد برد و به موفقیت خواهند رسید.
او درباره علت انتخاب نام کتاب اینگونه میگوید : « هرکجا میروم سریعا متوجه میشوم چگونه میتوان در آنجا تجارت را آغاز کرد، من روزی به مزاح گفتم همه خیابانها از طلا پوشیده شدهاند پس خودم هم به سراغ آن رفتم، البته بسیاری از مکانها نیز وجود دارند که با طلا پوشانده نشدهاند و تجارت و پول در آوردن در آنجا آسان نمیباشد و نیاز به کار سخت و طاقتفرسا دارد، البته من این موضوع را صرفا جهت نشان دادن طرز تفکرم بیان کردم.»
خلاصه کتاب:
- داشتن رویاهای بزرگ نیروی لازم برای تغییر جهان
- تاریخ متعلق به افرادیست که رویاهای بزرگ دارند
- داشتن خوش بینی در ندیدن شکست ها و دیدن امکانات و جسارت ها برای شروع مجدد و احیا
- زیاد کار کردن و زیاد فکر کردن تبدیل به ایده های خلاق میشود که نیاز به ورود اطلاعات دارد
- وقف کار شدن متضمن موفقیت است باید از کار کردن لذت برد و فقط کار رو زحمت و مسائل مالی ندید – باید آرزوهای بزرگ داشت
- اقلیت خلاق تعداد افراد کمی است که می توانند اکثریت افراد غیر خلاق را به پیشرفت سوق دهند
- باید به فکر پیشرفت دیگران بود و با خود سرسخت برخورد کرد و درگیر حاشیه و افکار منفی نشد
- باید دانش خود را در اختیار دیگران قرار دهیم
- اعتماد به مدیران اجرایی – شنیدن گزارشات شفاهی و در صورت لزوم بررسی اسناد – عدم برگزاری جلسات طولانی به علت بیشتر کردن آشفتگی ها
- انتصاب فرد مناسب در محل مناسب
- در صورت رخ دادن اشتباه مدیر ارشد با قبول مسئولیت ماجرا می تواند اطمینان و اعتماد بیشتر مدیران زیرشاخه را به خود جلب کند و او می تواند شخص مناسب را در هر محلی انتخاب کند
- درخواست گزارش مفصل از مدیران تنبل باعث می شود مدیر تنبل همه جوانب کار خود را بررسی کند و باعث تحریک به کار کردن می شود
- نوآوری حاصل عزم و اراده یک فرد خلاق برای ساخت یک چیز نو و رها شدن از یک امر رایج
- از کارمندانی استفاده کنید که خود را همانند یک مالک بدانند و بجنگند و انرژی بگذارند چون این آدم ها شرکت را به موفقیت می رسانند. کارمندانی که ذهنیت کارگری دارند فقط می خواهند دستور مقام بالاتر را درست و صحیح انجام دهند و حقوق ماهیانه برایشان کافیست شاید به سختی هم کارکنند اما شرکت با این دست کارمندان موفق نخواهد بود
- نهایت تلاش تا پایان کار بسیار مهم است و نباید در مراحل پایانی گفت دیگر تمام شده و مانند روز اول برای اون کار تلاش نکرد!
- کمک به دیگران کمک به خود است این یک راه مطمئن برای یک رابطه برد برد و سودمند است – باید نفع دیگران رو هم در نظر گرفت تا ارتباط طولانی شود
- ناملایمات و تجارب آنها سرچشمه موفقیت است
- وقت طلاست . ممکن است دو نفر درانجام یک کار موفق باشند اما کسی که وقت کمتری را اختصاص داده موفق تر است – زندگی دراز است اما اگر برای انجام کارهای بزرگ تلف نشود در واقع زندگی رو کوتاه کردیم
- تجربه بزرگترین معلم آدمیست . 4 روش بدست آوردن تجربه: مسافرت – دوستی با انواع آدم ها – انجام کارها با عزم و اراده – خواندن کتاب
- چیزی که از برنده شدن هم مهم تر است این است که رقیب عادلی باشیم
- رفاه نسل آینده بستگی به فداکاری های نسل کنونی دارد . ما باید حس فداکاری گذشته و روحیه به مبارزه طلبیدن آینده را تحریک کنیم
- حفظ منافع کارکنان در اولویت بندی پرداخت ها
- اگر می خواهید در اوج بمانید باید به همان اندازه سخت کار کنید
- باهم زندگی کردن شامل باهم رشد کردن و باهم ترقی کردن است
- وقتی دیگران شمارش معکوس غیر ممکن ها را شروع می کنند من به شمارش ممکن ها می پردازم
- مهارت و دانش مدیریت لازمه هر فعالیت اقتصادی جدید است . کسانی که دلشوره پیدا کنند که ” ممکن است به نتیجه نرسیم”یا”اگر موفق نشدیم چه خاکی بر سرمان بریزیم”صلاحیت ندارند که یک تاجر یا صنعتگر باشند
- کسانی را که شما در عنفوان جوانی به عنوان دوست انتخاب می کنید می تواند مسیر زندگی شما را تغییر بدهد . بنابراین من امروز بسیار نگران این هستم که جوانان کره و جهان چه کسانی را سرمشق خود قرار داده و چه کسانی را از جان و دل می پذیرند
در بخشهایی از کتاب میخوانیم
“اولین پروژهی ما در سودان ساختن میهمانسرای ریاست جمهوری بود که دقیقاً روبروی محل اقامت رئیس جمهور باید ساخته میشد. دولت سودان واقعاً مایل نبود که با ما معامله کند، شاید به این دلیل که کرهی شمالی قبلاً سرگرم ساختن مرکز جوانان در سودان بود. علاوه بر آن، دولت سودان با کرهی شمالی روابط سیاسی داشت،
هرچند من احساس میکردم که اگر این فرصت را از دست بدهیم، هرگز قادر نخواهیم بود که به بازار سودان راه پیدا کنیم. تصمیم گرفتم به جای حرف زدن، وارد عمل شوم. چرا؟ چون معتقدم «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.» بنابراین، شبانهروز روی پروژهی میهمانسرای ریاست جمهوری کار کردیم و بدون شک چراغ های روشن کارگاه ما، در آن طرف خیابان که اقامتگاه رئیس جمهور بود، اثر خود را میگذاشت. دیوانهوار کار میکردیم و زودتر از برنامه کارمان تمام شد، احتمالا رئیس جمهور کار ما را با کره شمالیها مقایسه کرده و پیشرفت کاری و تکنولوژی ما شدیداً او را تحت تاثیر قرار داده بود. ما با این کار، درهای روابط سیاسی و بازرگانی با سودان را به روی خود گشودیم. حرف زدن، راه متقاعدسازی نیست، حرف مهم است، و باید قادر باشید که خوب و صادقانه حرف بزنید. باید قادر باشید که با افکارتان دیگران را تحت تاثیر قرار دهید، ولی عمل است که واقعاً روی دیگران تاثیر میگذارد. حرف ممکن است گاهی بیاثر باشد، اما عمل هرگز چنین نیست و ناکامی ندارد. اگر واقعاً میخواهید که کسی حرف شما را باور کند و به شما ایمان بیاورد، باید صادقانه و بطور قانعکنندهای عمل کنید. قدرت باطنی زیاد همچنین بیانگر توانایی واقعی است. مردمی که ما واقعاً در این دنیا به آنها نیاز داریم، آنانی نیستند که در کناری ایستادهاند و خوب تماشا میکنند؛ ما به مردمی با تواناییهای واقعی نیاز داریم. شاید آنها لاف نزنند و پُز ندهند، اما به هرکجا که بروند، روی چشم دیگران جای دارند. مردم واقعاً به آنانی که با ظاهری آراسته ولی بدون توانایی زندگی میکنند، اعتقادی ندارند”
«چرا دکترها همیشه مورد احترام هستند؟ به عقیده من تنها دلیل این موضوع این است که آنها در امری خاص متخصص هستند که دیگران از آن بیاطلاعند، چرا یاد نویسندگانی چون «داستایوفسکی»، «کامو» و «کافکا» همچنان زنده است؟ به دلیل این که آنها توانستند به بالاترین سطح دانش ادبیات برسند و در آن تخصص داشته باشند، مرتبهای که دیگران به آن نرسیدند. پس مهم نیست که رشته شما چه باشد، سعی کنید در رشته خود بهترین باشید و اگر میخواهید بدانید از کجا باید شروع کنید، میتوانم به شما بگویم خودتان را غرق کارتان کنید، عقاید نو، درک و دانش به کسانی میرسد که فکرشان تنها معطوف به آن کار است.»
دیدگاهتان را بنویسید